آقاي دكتر محمود احمدينژاد 49 ساله جوانترين كانديداي اين دوره است و تنها كانديدا در بين اين چهار نفر است كه تجربه يك دوره رياست جمهوري را با خود دارد.
آقاي موسوي كه كهولت سن از توان او كاسته در سفرهاي تبليغي خود به كراهت ضعف خود را نمايان ساخته به عنوان مثال در سفر به استان يزد كه قرار بود در هشت موضع سخنراني كند به سبب خستگي فقط در سه جا سخنراني نمود و در مسجد روضه محمديه با دوساعت تأخير به بيست دقيقه سخنراني اكتفا كرد.
وقتي در دانشگاه آزاد مورد سؤالات دانشجويان قرار ميگيرد بعداز چند سؤال همسر ايشان با عذر اين كه ايشان خستهاند از حضار تقاضا مينمايد كه به همان مقدار اكتفا كنند و در جمع نخبگان فقط دست تكان داده و با عذر خستگي سخن نگفته است.
احمدينژاد كه به پركارترين رئيس جمهور جهان شهرت يافته 60 سفر استاني دارد (با دههاهزار مصوبه تمام شده يا در دست اجرا) كه اين رقم از جميع سفرهاي استاني تمام رؤساي جمهوري قبل از وي در طول انقلاب بيشتر است! وي فقط در سفر به استان اصفهان به خاطر كار فشرده شش بار به حالت اغما فرو رفته و راهي بيمارستان شده و به مجرد بهبوديِ اندك در محيط كار حضور مييابد و در مشهد به خاطر فشار كار راهي بيمارستان ميگردد.
ميرحسين داراي روحي لطيف و زودرنج است از جمله وقتي در اواخر جنگ مجلس اندكي با وي همراهي نميكند قهر نموده و بدون اطلاع امام در شرايط بحراني جنگ استعفا ميدهد و نيز اخيراً در يكي از سخنرانيهاي خود به خاطر بعضي سؤالات دانشجويان در يكي از شهرها قهر نموده جلسه را ترك ميكند.
اما دكتر محمود احمدينژاد در اين ميدان سعه صدري عجيب از خود نشان داده طراحي سناريوي صهيونيستي دانشگاه كلمبيا با پيشرفتهترين تكنيكهاي روانشناسي روز جهان پردازش شده بود تا رئيس جمهور ايران را تخريب كند و ميتوانست با آن بمباران رواني دقيق كوه را از پاي درآورد، اما با اين همه نتوانست در وي دلهره و ضعف و آثار شكستي ايجاد كند و با چند جملة عميق و دقيق اما كوتاه همة رشتههاي طراحان اين سناريو را پنبه كرد و با سعه صدر خود حتي حضاري را كه براي جوسازي عليه او دعوت شده بودند به تشويق ممتد خود واداشت و تحسين جهانيان را برانگيخت.
امروز نام محمود احمدينژاد در كنار نام سيدحسن نصرالله به عنوان دو قهرمان محبوب جهان اسلام و مورد علاقه خاص مردم در كشورهاي ديگر جهان شناخته ميشود به طوري كه در گوشه و كنار جهان حتي در كشورهاي آفريقايي و آمريكاي لاتين عدهاي از مردم نام نوزادان خود را احمدينژاد ميگذارند اما هيچكدام از رؤساي دولتهاي قبل از احمدينژاد به همچو عنواني دست پيدا نكردند نه ميرحسين، نه هاشمي و نه خاتمي!
احمدينژاد براي ستادهاي خود حتي يك ريال هزينه ندارد زيرا همان طور كه در طي دو سال شهرداري تهران فقط از طريق حقوق دانشگاه ارتزاق نمود و ريالي از حقوق شهرداري دريافت نكرد، همان طور در طي اين چهارسال نيز حقوقي از ناحيه مسئوليت رياست جمهوري دريافت نكرده و از سويي به ستادها تأكيد ميكند پول خمس نداده و حرام از كسي نگيريد و هر پولي را قبول نكنيد. اثري از سرمايهداران نيز در ستادهاي وي ديده نميشود و كمكهاي اندكاندك مردمي هزينه ناچيز ستادهاي وي را در كشور تأمين ميكند.
اما در ستادهاي ميرحسين بحمدالله اين مشكل وجود ندارد پولهاي بادآورده كساني كه ديروز با عنوان كارمند ساده وارد فضاي اداري كشور شده و سرمايه دار و ملاك خارج گشتند و دوستان و رفقاي آنها ريزاريز پشتوانه تبليغات جنجالبرانگيز و جوسازاست.
از بديهاي احمدينژاد اين است كه در هر جوّ و فضا از ارزشها و اصول خود كوتاه نميآيد همانند پيامبر كه مصلحتانديشي نفرمود كه اسم خدا را بالاي اسم خسروپرويز ننويسد تا او به خشم نيايد وي هم بدون ملاحظه در هر فضايي از محبوب خود با لحن عاشقانهاي دم ميزند حتي در مركز كفر و فرهنگ غرب در سازمان ملل با افتخار ميگويد اللهم عجل لوليك الفرج و... و عبارتي در اين دعاي كوتاه ميآورد كه [خدايا مرا از شهيدان مقدم آن حضرت قرار ده] و بدين وسيله حساسيت و حس كنجكاوي بسياري از مردم دنيارا برميانگيزد كه اين شخصيت كيست كه رئيس جمهور ايران آرزوي جانبازي در ركابش را دارد و با اين روش پيشواي خود را به جهانيان معرفي مينمايد و آيتالله مشكيني در حق احمدينژاد به خاطر همين جملهاش فرمود تبليغي كه اين جوان از امام زمان با اين جملهاش كرد من روحاني در هفتادسال عمرم نكردم!
اما آقاي موسوي اينقدر دُگم و افراطي نيست در هر جمعي سعي ميكند ذائقه همان جمع را رعايت كند در جمع اصولگرايان اصولگرا ميشود و در جمعهاي ديگر با ادبيات و گرايشات آنها به نوعي هماهنگي ميكند. در جلب حمايت خانمهاي مدل بالا و غيرامّل! مدافع شيرين عبادي متهم به بهاييگري و نيز ضد تبعيض عليه زنان (كه تبعيض آن هم ناشي از احكام اسلام است!) ظاهر ميشود و چهرهاي ليبرالي دارد و در مواجهه با سياسيون غيرمذهبي و فضاهاي دانشگاهي قيافهاي دموكرات ميگيرد و در مواجهه با كشورهاي غربي با مدل رفورميسم و اصلاحات و در رويارويي با عامه مردم با شال سبز و سيد اولاد پيامبر و در مقابله با دولت نهم با چهرة راديكال بلكه خصم آشتيناپذير ظاهر ميشود. به هر حال آقاي موسوي به لحاظ ممارست در نقاشي با رنگها و تغييرات به موقع آنها كاملاً آشناست و بدين ترتيب جامع اضداد است امّا آقاي احمدينژاد همچو جامعيتي را ندارد!
از نقاط ضعف احمدينژاد اين است كه مورد نفرت شديد استكبار خاصه صهيونيزم است. رسانههاي آنها تأكيد ميكنند كه ما نخواهيم گذاشت احمدينژاد بار ديگر رئيس جمهور ايران شود و آقاي بوش در سخنراني آخرين خود ميگويد در مورد پرونده هستهاي ايران همه چيز بر وفق مراد پيش ميرفت كه احمدينژاد آمد همه چيز را به هم ريخت لكن آقاي ميرحسين اين مشكل را نيز ندارد و هيچ نداي مخالفتي با رسيدن مسئوليت به او ديده و شنيده نميشود واين خود در تنشزدايي (با مدل اصلاحات) در سطح جهان مؤثر و امتياز خاص ايشان است.
شهامت هجوم به رقيب بدون مقدمه و بدون سابقة دشمني و دادن نسبت دروغگويي و بزرگنمايي (آن هم درست همزمان با تأييدات مكرر رهبري نسبت به اعمال وا قوال دولت) كه به جاي تشكر از زحمات طاقتفرسا و جهادگونة دولت اظهار ميشود از تواناييهاي آقاي ميرحسين است.
آما آقاي احمدينژاد به لحاظ اصولگرايي و پايبندي به اصولي كه از پيشوايان معصوم خود ياد گرفته عرضة خيلي از كارها را از دست داده و عليرغم در اختيار داشتن انبوهي از مدارك رانتخواري عدهاي از عربدهكشان امروز كه (به تعبير خود ايشان در يك مجلس) حجم اين مدارك از چند طبقه ساختمان هم بالا ميزند به خاطر حفظ مصالح كشور و اطاعت از رهبري چيزي رو نميكند. تازه به بيان خود ايشان اين مدارك 3% از باقيمانده مدارك معدوم شده توسط رانتخوارهاي حرفهاي قبل است!!!
به هر حال اين تمايزو تفاوت بين دو شخصيت به اين سادگي پايان ندارد و در آخر بايد سخن حافظ را گفت كه:
اي كـــه در كــوچــة جانانة ما ميگذري برحذر باش كه سر ميشكند ديوارش
جاي آن است كه خون موج زند در دل لعل زين تغابن كه خزف ميشكند بازارش
یزدفردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 03,فوریه,2025